هفته نامه آیینه یزد

طنز شماره 394

بنزین گران نمی‌شود!! 

سخنگوی دولت اعلام کرد در سال جاری افزایش نرخ بنزین و گازوئیل نداریم.
 اگر افزایش نرخ به سبک نان باشد که سال قبل وعده عدم افزایش آن را داده بودند و این سی تا پنجاه درصد افزوده شده را جبران خسارت جیب نانواها می‌نامند و بهبود کیفیت پخت! که دیگر زبان زبان‌دراز کوتاه است.
اما به همین روال اگر خواستند با شیب ملایم و دلیل عاقل پسند بنزین و مواد سوختی را هم گران کنند خواهند گفت: بنزین گران نمی‌شود بلکه خسارت گرانی‌های پمپ بنزین و تانکرهای حمل سوخت را از جیب مردم می‌دهیم ولی اصل قضیه گران نمی‌شود! و صد البته کیفیت سوخت‌ها هم بهتر خواهد شد که دور ریز نداشته باشد بنزین با کیفیت!
 چنانکه زبانم لال امروز پول یک باک بنزین برابر با نرخ ماشین پیکان در سال‌های نه چندان دور است!! ای کسانی که اتومبیل‌های چندصد میلیونی و میلیارد تومانی ندارید آسوده بخوابید فقط شیبش ملایم و وعده بهبود کیفیت هم داده شده است!

زبان دراز


طنز شماره 393

توجیه دولتمردی در یک همایش

اگر بر سبیل مزاح از احدی از مدافعان کارهای دولتمردان و یا توجیه‌گر اعمالشان بپرسند نظرتان نسبت به عملکرد اقتصادی و تثبیت قیمت‌ها چیست؟
به روال بعضی از سخنران‌ها در همایش‌ها که گاه صدا و سیما نشان می‌د‌هد که بیشتر صندلی‌ها خالی است یا عده‌ای در حال چرت زدن هستند، بلافاصله می‌ایستد و کارت شارژ دو هزار تومانی از جیب در می‌آورد و می‌گوید این کارت چند سال است که دو هزارتومان است! از اول کار دولت تا پایان آن به حول و قوه الهی یک تن هزار کیلو یک ساعت شصت دقیقه و یک متر هزار میلیمتر ثابت نگه داشته شده است؟
پرسش کننده فضولتاً می‌پرسد نان را دانه‌ای چند می‌خرید؟
در جواب شانه‌های خود را بالا می‌اندازد و پاسخ می‌دهد ما از قناعت پیشگان هستیم از اول نان را جزء قوت اصلی خود قرار نداده‌ایم و از قیمت‌آن هم خبری نداریم.
البته گناهش به گردن راوی!

زبان‌دراز


طنز شماره 392

یا دبیری یا وزیری

پیشینیان که یادشان بخیر باد! فرموده‌اند در آموزش و پرورش معلمی و استادی یعنی همین دو چیز ارزش دارد، و بس دبیری یا وزیری.
یا کلاس یا اتاق وزارت، بقیه‌اش معطلی است. ولی این اتفاقات اخیر نشان داد فقط آقایی یعنی کسی که در کلاس تدریس می‌کند. دیدید چگونه این 5 وزیر علوم و 2 وزیر آموزش و پرورش برای کسب رای اعتماد یا نگرانی از عدم رای اعتماد چقدر به این در و آن در زدند. بعضی هم می‌گویند معرفی شدگان تا حدی از اصول و گذشته خود عدول کردند. با اجازه پیشنیان عرض می‌کنم وزیری مزه‌اش پرید!! فقط آقایی! و کلاس! و معلمی! که دیگر نیازی به انکار توبه و تکذیب نیست!!
وزیری بدون عزت!...! آقا کم مانده بود بخواهند وزیر پیشنهادی شناسنامه‌اش را هم عوض کند! و در شرح احوال و کارنامه‌اش بنویسد و یا بگوید سال 88 رفته بودم «قاف» گل بچینم!

زبان دراز


طنز شماره 391

از شورای شهر چه خبر؟

خوانندگان خبیر حتماً یادشان هست در کنار انتخابات ریاست جمهوری در دارالعباده به تعدادی دیگر از بزرگواران اعم از اناث و ذکور هم رای داده‌اند. مبادا قاطی کنید که موضوع چیست؟ بعله! شورای شهر را عرض می‌کنم. حتما از سرنوشت رایی هم که داده‌اید و از دستاورد آن رای هم خبر دارید؟
امیدوارم کم لطفی نفرموده و لااقل احوالی از این عزیزان پرسیده باشید: کجا هستند؟ چه می‌کنند؟ کاری دارند ندارند! کمکی می‌خواهند؟یا نه؟
فقط رای دادن کافی نیست؟ شما اگر فکر آنها نبودید؟ توقع نداشته باشید آنها به یادتان باشند؟!!
ولی بنده اصالتاً و وکالتاً از طرف خوانندگان ستون زبان‌دراز احوال بعضی از آنها را می‌پرسم.
درباره کارشون هم سئوال می‌کنم خیلی سر بعضی از این عزیزان شلوغ است. سفر پشت سفر اعم از داخل و خارج مثل کریستف کلمب و مارکوپولو!!
وقتی هم برای رفع خستگی بر می‌گردند، دنبال انتخابات هیات رییسه هستند و بعد عضویت در کمیسیون‌ها بر اساس تخصص ولی اصل کار همین انتخابات ریاست شورا است هر که بفهمد که به کی باید رای بدهد شاید هم کمیسیون، باب میلش شود هم بلیط رفت و برگشت مهیا گردد.
غیر از این دیگر خبری ندارم جز اینکه عرض کنم در برابر این‌ همه توسعه ناموزون شهر، تخریب‌های پی در پی چهار راه‌ها، خیابان‌ها و گذرگاه‌ها، ساخت و سازهای خلاف قانون و بدون پروانه، خیابان‌ها و کوچه‌های پر از چاله و دست‌انداز شهرداری هم یک درجه ارتقا پیدا کرده‌ است عرض دیگری ندارم، این دفعه اگر بزرگان شورا را دیدم سلام شما را هم می‌رسانم!!

زبان دراز


طنز شماره 390

تلخ، بدبو، بی برکت مثل پول نفت

به قول مش قاسم سریال دایی جان ناپلئون «پیرمردانی مثل بنده و مادرجان‌ها مثل عیال مربوطه می‌شناسندش» شما هم که... بعله.
مش قاسم می‌گفت: «زیر سر انگلیسی‌هاست» با اون چشم‌های چپ بیرون زده که با حرارت و آتشین می‌گفت: من هم می‌گویم! روزیکه انگلیسی‌ها کلنگ اولین چاه نفت را زدند ناپاک بودند نظرشون هم خیر نبوده زیرا خیر و برکت پولش به ما نرسید که نرسید فقط جنگ و دعواش را چشیدیم از حرارتش گرم نشدیم ولی دودش چشم‌ماها را کور کرد! آن 50 سال پدر و پسر که می‌گویند مفتکی می‌دادند به آمریکا و انگلیس!
باقی‌مانده‌اش را هم می‌خوردند. بعدش هم که نفت مال خودمان شد این چشم آبی‌ها بهانه گرفتند و به هر بهانه نظیر دیه خون کشته شدگان بمب‌گذاری‌‌ها و شرکت در فلان جا گفتند از پول نفتتان برمی‌داریم. حالا هم بدون وارث ماندن ارث ثریا یکی از همسران محمدرضا باعث شد از پول‌های نفت که خارج کرده بود به نفع خودشان مصادره کنند. ولی اگر هم از دستشان پول نفت بیرون برود باز هم کفاف سهم کودکان کار و کارتون خواب‌ها و اهالی محله زیر خط فقر نمی‌شود. هر چه می‌کشیم از دست انگلیس است
اگر نبودند و یا اگر خیرخواه بودند و اگر به ملت ایران علاوه بر نفتش توجه داشتند بعد یک قرن از این درآمد سرشار خداداد ملی لااقل نوه‌زبان‌دراز به زندگی راحت تر و آقامنشانه‌تر امید داشت. روح مادر بزرگ شاد باشد وقتی برای خوابیدن بچه‌ها و نوه‌ها لالایی می‌خواند وسطش که شعر یادش می‌رفت زیر لب می‌گفت:
 گندم، گل گندم، گل گندم/ زحمتش مال ما، نونش مال مردم

زبان دراز


طنز شماره 389

هشدار به شاغلان و بازنشستگان دولتی!!

می‌گویند «زن و شوهری دعوا کنند همسایه‌ها باور کنند» نفرمایید خوب که چه؟
عرض می‌کنم مجادله و دعوای دولت و مخالفان بر سر آمارهای اقتصادی است که دولتمردان می‌گویند این مساله حکایت از رشد اقتصادی و کاهش تورم به زیر 20 درصد است. به ظن و پیش‌بینی زبان دراز بدبین و کج اندیش (دعوا بر سر لحاف ملا) یعنی افزایش حقوق سالیانه بر اساس ضریب نرخ تورم می‌باشد.
راویان اخبار و طوطیان شکر شکن شیرین گفتار چنین حکایت کرده‌اند که: دولت برای کاهش بودجه هیچ چیز دم دست‌تر از حقوق شاغلان و بازنشستگان ندارد مثل گرفتن مالیات.
 وقتی تورم 40 درصد بود افزایش حقوق به اندازه نیمی از آن اعلام گردید حالا که ادعا می‌فرمایند 20درصد یعنی ببخشید دست و قلم این زبان دراز سراپا تقصیر نمی‌گردد، زبانم لال آقا جان افزایش ده درصدی حقوق به دنبال خواهد داشت!!
در این مورد اجازه بدهید با منتقدان دولت همراهی کنیم که اشتباه به عرض رسیده جان خودم، جان شما قصاب و بقال و نانوا و دیگر کسبه که دستشان در کار است معتقدند تورم نه تنها کاهش نیافته بلکه [روز‌افزون] است.
چون بیشتر وسایل و لوازم و مایحتاج زندگی و قبض آب و برق و گاز و تلفن و خلاصه حامل‌های انرژی افزایش یافته است. حقوق چقدر اضافه شود خدا داناست.

زبان دراز


طنز شماره 388

ماندگاری گفتار و کردار والیان شهر

روزیکه سیدالمصلحین گفت زنده باد مخالف من! و در جواب شعار مرگ بر. .. اظهار نمود: مرگ چه واژه زشتی!!
برای مردمی که چند هزار سال سخن از استبداد شنیده بودند، سخت دشوار و برای عده‌ای هم تحمل ناپذیر بود.
آسید میرمحمد والی دارالعباده و همشهری آسید محمد هم می‌گوید: من از انتقاد، بیشتر از تملق و مدح استقبال می‌کنم. ولی برای زبان دراز که گره بر ابرو زدن و شاخ شونه کشیدن و قهر بزرگان عالم سیاست را بسی دیده است سخت مسرور کننده بود. اما ای کاش آزادگی و سعه صدر نوعی ویروس بود «دور از جان همه» مثل «ابولا» واگیر داشت که به زیر دست‌ها و دیگر مدیران و روابط عمومی‌ها سرایت می‌کرد تا به ویروس آزادگی و سعه صدر مبتلا می‌شدند!! باز هم گلی به گوشه جمالشان همین گفتن‌ها ولو گوینده آن یک نفر هم باشد خوب است گرچه با یک گل بهار نمیشه!!

زبان دراز


طنز شماره 387

آتقی خبر ارزانی مواد مخدر را تکذیب می‌کند!!

توضیح و مقدمه: در خبرها آمده بود نرخ مواد مخدر علیرغم افزایش نرخ اجناس رو به کاهش نهاده به علاوه سرعت و زمان دسترسی به آن کاهش یافته است که جای تاسف و تامل است اما به روال ستون زبان دراز«آتقی» پیشکسوت و رییس اتحادیه مفلوکان در این ارتباط اطلاعیه‌های صادر کرد.
«البته خوانندگان به گویش معتادان بخوانند»
همکاران و هم صنفان عژیژ
مطلع شدیم یکی از عژیژان مشئول، نطق فرموده و خبر از ارژان شدن مخدرجات داده‌اند. گرچه در ابتدا خبر بهجت اشر بود ولی پس اژ تحقیق و مطالبه جنش موضوع با گوشت و پوشت تکذیب می‌شود. لذا به عرض می‌رساند دوشتان سراغ اهلش نرفته یا جنش پخل خریده‌اند اما اگر فرض را بر صحت خبر بگیریم نباید از گرانی ژغال و نبات و آب و برق و دشتمال کاغذی گذشت که اگر آن جنش عژیژ که جونم فدای آن باشد ارژان هم شده گرانی مخلفات و مایحتاج وابسته جبران آن ارزانی را می‌نماید!
عژت ژیاد


طنز شماره 386

تعجیل فرمایید
تاخیر موجب پشیمانی است

بدسلیقگی هم حدی دارد. مردم با دیدن ماشین‌های شیک و خانه‌ها و ویلاهای گران قیمت و کارخانه و زمین و صفرهای پس انداز ارزی و ریالی عده‌ای از ما بهتران می‌گویند خوشا به حالشان!
اما من زبان دراز با دیدن لیست مخارج و هزینه‌های فوت عمو جان و مقایسه آن با لیست مخارج کفن و دفن دایی جان خدا بیامرز فوراً گفتم: خوشا به حال آنانکه در مردن هم زرنگی کردند و تعجیل فرمودند زیرا ارقامی که به شرح زیر به عرض می‌رسد رشدی چشم گیر و سرسام آور داشته است.
پول زمین قبر، قبر کن، غسال، ملزومات غسل و کفن، حمل و نقل، مداح با درجه d، حق شهرداری، حق شورای شهر عوارض واپسین نفس و نکته جالب مالیات بر ارزش افزوده و عدم استفاده از ریل‌های جدیدالاحداث. البته زیرمیزی یا انعام فراموش نشود، که میت آخرین معطلی و پا در هوا ماندن را بدتر از فشار قبر حس خواهد کرد چون حضرات ناگهان مفقود شده یا در جلسه توجیهی شرکت می‌کنند و مرده بدون نماز و تلقین و غسل می‌ماند لذا تاکید می‌گردد ماهی را هر وقت از آب بگیرند تازه است الان مرحوم شدن ارزان تر از فردا مردن است!!

زبان دراز عمو مرده


طنز شماره 384

تلفنی، مشکل اداری را حل کنید!

خوانندگان عزیز مستحضرند که همه از «چپ» گرفته تا«راست» و محققین دولتی در رده‌های مختلف و همینطور «دیگران» معتقدند بهره‌وری در ادارات پایین است و خدمات عرضه شده در ادارات دولتی خیلی«گران» برای ملت آب می‌خورد. زبان دراز با توجه به مطلب فوق الذکر و اینکه در آمارهای رسمی اعلام می‌فرمایند: بیکاری کارکنان دولت آزار دهنده است می‌پرسد: از همه اینها که بگذریم در این گرماگرم بیکاری اگر حدس زدید بی‌فایده‌ترین و بیکارترین وسایل در ادارات چه چیز است؟
بله، درست حدس زدید تلفن! به آن عده از ارباب رجوعی که پیشنهاد انجام امور به صورت غیرحضوری را جدی گرفته‌اند و می‌خواهند با تلفن پرسش‌های خود را مطرح نمایند تا مشکلشان رفع شود عرض می‌کنیم. بی‌زحمت معطل نشوید عده‌ای از مسئولان حضوراً با اکراه جواب می‌دهند چه رسد با تلفن!!.
بعضی از روسا و بازرسان از سر تفحص و امتحان چند تا شماره داخلی اداره مورد نظر را بگیرند! حساب دستشان می‌آید!! البته کسی گوشی بر نمی‌دارد!! گویا تلفن یک طرفه است، از اداره به بیرون؟؟
امتحان کنید تکذیبیه بفرستید!!اما نه تلفنی!!

زبان دراز